یه روز روباه می خواست اس ام اس بزنه ولی گوشیش آنتن نمی داد ، هی داشت گوشی رو این ور و اون ور می کرد که یه خط آنتن پیدا کنه ، کلاغه که بالای درخت نشسته بود داد زد : می گما !!! می خوای گوشیو رِ بنداز بالا ، اینجا آنتن میده برات اس ام اسو رِ سند کنم ، روباه همین کار رو انجام داد و گوشی رو داد به کلاغ ، آقا کلاغه با دقت اس ام اس رو ارسال کرد و بعد گوشی رو گذاشت زیر بغلش و گفت : داشی من اس ام اسو رو مرام و معرفتی فرستادم ولی گوشیو رو بجای پنیری که کلاس دوم ابتدایی ور داشتی سگ خور می کنم!!!!